Monday, September 24, 2018

حق دانستن

حق دانستن


تقی صیاد مصطفی
"حق دانستن "  یکی از حقوق بنیادین شهروندان در یک جامعه‌ی دموکراتیک است که با حق  “آزادی بیان “ و حق «دسترسی به اطلاعات» رابطه مستقیمی دارد. شهروندان برای مشارکت آگاهانه در فرایندهای سیاسی نیازمند آن‌اند که به اطلاعات به شکلی قانونی و از طریق سازوکارهای از پیش تعیین‌شده، دسترسی داشته باشند. دسترسی به اطلاعات عزت نفس شهروندان را افزایش می‌دهد، دولت‌ها را به شفافیت و پاسخ‌گویی وا می‌دارد، و خطر استبداد، فساد، و سوءمدیریت در نظام را کاهش می‌دهد.
در ایران، «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» در بهمن‌ماه ۱۳۸۷ از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب شد، و مجمع تشخیص مصلحت نظام با الحاق تبصره‌ای زیر ماده‌ی دهم در ۳۱ مرداد ۱۳۸۸ با آن موافقت کرد. اما با آن ‌که در تیرماه ۱۳۹۴ اعلام شد که این قانون قابل اجرا است، نسخه‌‌ی آزمایشی «سامانه‌ی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» کمتر از یک سال پیش به راه افتاد. با این همه، تبصره‌ی الحاقی دسترسی به اطلاعات مرتبط با دستگاه‌هایی که زیر نظر مستقیم رهبر ایران است، را مشروط به «عدم مخالفت معظم‌له» کرده است. این سازمان‌ها شامل صدا و سیما، سپاه پاسداران، شورای نگهبان، قوه‌ی قضاییه، نیروهای مسلح، شورای عالی امنیت ملی، سازمان بسیج مستضعفین، نیروی انتظامی، و نهادهایی مثل آستان قدس رضوی و سازمان اوقاف و امور خیریه است.
در کشورهای غیردموکراتیک قوانین مقامات را به توضیح دادن تصمیم‌های خود به عموم ملزم نمی‌کند، و یا قوانین طوری تدوین می‌شود که به خودداری حاکمان از پاسخ‌گویی مشروعیت می‌بخشد.
بدیهی است که قوانین مرتبط با دسترسی به اطلاعات در همه‌ی کشورها نواقصی دارد. اماندا جیکوبسون، پژوهشگر دانشگاه کپنهاگ، دسترسی به اطلاعات در بیست کشور اروپایی را مطالعه کرده و نتیجه‌ی این پژوهش نشان می‌دهد که حتی در کشورهایی که دموکراسی نهادینه شده، توازن میان دسترسی به معلومات و حفاظت از «اسرار دولتی» به عنوان یک معضل پیچیده همچنان باقی‌است. به طور تاریخی، سیاست‌ورزی در حکومت‌هایمطلق‌گرا و اقتدارگرا مبتنی بر پنهان‌کاری بوده، و این رویه به بهانه‌ی حفاظت از «اسرار نظام» نهادینه شده است. در چنین حکومت‌هایی، هیچ قانونی مقامات تصمیم‌گیرنده را به توضیح دادن دلایل و جزئیات تصمیم‌های خود به عموم ملزم نمی‌کند، و یا قوانین طوری تدوین می‌شود که به خودداری حاکمان از پاسخ‌گویی به بهانه‌های مختلف مشروعیت می‌بخشد. مثلاً در ایران، با وجود قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، بعید است شهروندان و یا روزنامه‌نگاران بتوانند اطلاعات اساسی و کاملی درباره فعالیت‌های اقتصادی سپاه‌ پاسداران به دست آورند. تبصره‌ی الحاقی به ماده دهم این قانون نمونه‌ای از موانعی است که حاکمان برای تداوم پنهان‌کاری ایجاد می‌کنند.
معضل اسرار دولتی و حریم خصوصی
قاعده‌ی جهانی این است که دسترسی شهروندان به اطلاعات نیازی به توجیه ندارد، اما مانع شدن از دسترسی مردم به اطلاعات نیازمند توجیه و دلیل معقول و مشروع است. به عبارتی، همه‌ی شهروندان حق دارند بدون ارائه دلیل یا توجیهی از مقامات بخواهند که اطلاعات خاصی را در اختیار آن‌ها قرار دهند. ولی خودداری مقامات از پذیرش این درخواست باید با دلایل قانونی و مشروع همراه باشد. همین است که تقریباً همه‌ی قوانین مربوط به دسترسی به اطلاعات (از جمله قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران – ماده‌ی هفتم) تأکید می‌کنند که نهادهای عمومی حق ندارند از متقاضی دسترسی به اطلاعات دلیل یا توجیهی بخواهند.
اطلاعات مرتبط با مسائل امنیتی و دفاعی از جمله مجموعه‌های اصلی اطلاعاتی است که در بیشتر کشورها به عنوان «اطلاعات محرمانه» طبقه‌بندی می‌شود. عرصه‌های امنیتی و دفاعی بخش بزرگی از بودجه و منابع یک کشور را به خود اختصاص می‌دهد، و همزمان بیشترین حجم از اطلاعات محرمانه را دارد. افزون بر این، بسیاری از مردم باور دارند که عرصه‌های امنیتی و دفاعی قاعدتاً باید از دخالت قانون و تدقیق دموکراتیک مصون باشد. اما این روزها کشورهای زیادی به این نتیجه رسیده‌اند که دسترسی بیشتر شهروندان به اطلاعات امنیتی و دفاعی ممکن است خطرناک باشد، اما پنهان‌کاری نالازم هم خطرناک است، چون فساد و استبدادِ مدیریتی به دنبال دارد؛ و باید تعادلی بین این دو موضوع ایجاد کرد.
حریم خصوصی نیز یکی از موانعی است که دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات را دشوار می‌سازد. بیشتر کشورهای دموکراتیک قوانینی برای حفاظت از اطلاعات خصوصی شهروندان وضع کرده‌اند، اما سازوکارهایی نیز دارند (مثل ثبت‌ دارایی‌های مقامات دولتی، شفافیت در منابع مالی کارزارهای انتخاباتی نامزدان، و اعلام رسمی روابط کاری و شخصی صاحبان صلاحیت با نهادهای تجاری و کسب و کار) که زمینه‌ی پنهان‌کاری به بهانه‌ی حفاظت از اطلاعات خصوصی را کاهش می‌دهد.
به طور کلی، نهادینه‌سازی «حق دانستن» و دسترسی به اطلاعات فقط با راهکارهای رسمی و روشن، با هدف از میان برداشتن همه فرصت‌های پنهان‌کاری از سوی قدرتمندان و صاحبان صلاحیت و تعهد دولت به انتشار فعالانه معلومات عمومی ممکن است. این امر مستلزم تدوین قانون و مقررات مدیریتیِ مؤثر است که می‌تواند در درازمدت به چیره شدن فرهنگ شفافیت و پاسخ‌گویی بر فرهنگ پنهان‌کاری کمک کند.
گرچه این گذار حتی در دموکراسی‌های پخته و قدیمی مثل بریتانیا نیز، می‌تواند راهی طولانی و پرفراز و نشیب پیش رو داشته باشد.
افشاگر خوب، افشاگر بد
تهدیدات مقامات و مسئولان به افشاگری درباره‌ی رفتارهای یکدیگر در فرهنگ سیاسی جوامع غیردموکراتیک بسیار رایج است. چنین تهدید‌هایی به خودی خود می‌تواند نشانه‌ی فساد سیاسی و نبود شفافیت و پاسخ‌گویی تلقی شود. فرد صاحب‌منصبی که تهدید می‌کند اطلاعات خاصی درباره‌ی رقیبش (و یا وضعیت خاصی) را افشا خواهد کرد، طبیعتاً می‌‌داند که آن اطلاعات ارتباط مستقیمی با زندگی شهروندان دارد، و انتظار دارد که افشای آن افکار عمومی را نسبت به رقیب و یا آن وضعیت خاص به نفع خود متأثر سازد. اما هیچ قانونی صلاحیت پنهان کردن مجموعه‌ای از اطلاعات غیرمحرمانه‌ی تأثیرگذار بر زندگی شهروندان را به هیچ مقام و مسئولی نمی‌دهد. طبقه‌بندی برخی اطلاعات به عنوان اطلاعاتِ محرمانه یک روند اداری است، و افشا یا تهدید به افشای آن در تقریباً همه کشورها یک تخلف جدی به حساب می‌آید.
بنابراین، اطلاعاتی که یک مقام رسمی تهدید به افشای آن می‌کند، نمی‌تواند به طور رسمی محرمانه باشد، بلکه از اطلاعات عمومی است که احتمالاً با انگیزه‌ی‌ بهره‌برداری سیاسی یا شخصی از دسترس عموم دور نگه داشته‌ شده است. این نوع تهدید به افشاگری روش نامشروعی برای دستیابی به منافع سیاسی و یا شخصی محسوب می‌شود. در هر حال، یا تهدیدکننده واقعاً به چنین اطلاعاتی دسترسی دارد، که در آن‌صورت پنهان نگه داشتن آن از عموم مردم و استفاده‌ی ابزاری از اطلاعات، هر دو نقض قانون به حساب می‌آید؛ و یا آن که هدف فرد از چنین تهدیدی آسیب زدن به وجهه‌ی طرف مقابل از طریق تهمت و افترا است، که این نیز در قوانین بیشتر کشورها یک تخلف جدی است.
با این همه، نباید از یاد برد که کارمندان دولتی و یا کارکنان سازمان‌های بزرگ بین‌المللی که به اطلاعات محرمانه دسترسی دارند، بنا به تعهد کاری خود، ملزم به حفاظت از آن اطلاعات هستند؛ در همین حال، در مواردی (مثل اقدامات ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) افراد آگاهانه به انتشار اطلاعات محرمانه دست زده‌اند. در چنین مواردی، فرد از نظر اداری و قانونی مرتکب جرم شده، اما در بسیاری از کشورهای اروپایی، اغلب محاکمه‌ی این افراد با در نظر گرفتن ملاحظات مختلفی همراه است که به کاهش مجازات و یا حتی تبرئه‌ی آن‌ها می‌انجامد.
در برخی کشورها، برای دادگاهی کردن افشاگر اطلاعات محرمانه، باید ثابت شود این کار او برای منافع عمومی (از جمله دفاع و امنیت ملی) زیان واقعی یا بالقوه دارد.
مثلاً در دانمارک، قاعده‌ی قضایی این است که اگر ثابت شود کسی که اطلاعاتی محرمانه را منتشر کرده نیت‌اش تأمین منافع ملی بوده، و نفع انتشار آن اطلاعات برای عموم بیشتر از ارزش محرمانه بودن آن است، فرد تبرئه می‌شود. در برخی کشورها، مثلاً در آلمان، ایتالیا، هلند، نروژ، اسپانیا، و سوئد، قاعده‌ی قضایی این است که اصولاً برای دادگاهی کردن افشاگر اطلاعات محرمانه، باید ثابت شود این کار او برای منافع عمومی (از جمله دفاع و امنیت ملی) زیان واقعی یا بالقوه دارد. اما در کشورهایی دیگر (مثل بلژیک، فرانسه، مجارستان، لهستان، روسیه، آمریکا، ترکیه، و بریتانیا) افشای اطلاعات محرمانه، فارغ از آن که به منافع ملی آسیب رسانده یا نه، جرم به حساب می‌آید.
با همه‌ی این‌ها، «افشاگری با نیت خیر» روی دیگر سکه‌ی دسترسی آزاد به اطلاعات و «حق دانستن» است، و کشورهای زیادی برای حفاظت از افشاگرانِ خیرخواه قوانینِ ویژه‌ای دارند؛ هرچند تدابیر حفاظتی در این زمینه هنوز هم به عنوان یک رویکرد جامع مطرح نیست، به ویژه در قضایایی کهافشاگران اطلاعات مرتبط با اقدامات نیروهای مسلح و یا سرویس‌های اطلاعاتی را درز داده‌اند. با این حال، نهادهای بین‌المللی، مثل سازمان ملل متحد، شورای اروپا، اتحادیه‌ی اروپا به کشورهای عضو خود توصیه می‌کنند که حفاظت از افشاگرانِ خیرخواه را جدی بگیرند.
آگاهی و دسترسی به اطلاعات یک حق بنیادین است
حق دانستن، حق دسترسی آزاد به اطلاعات، حق آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها، از حقوق مهم و بنیادینِ شهروندان در یک دموکراسی به شمار می‌رود. هر کدام از این حقوق،‌ با وجود شباهت‌ها در مفاهیم کلی و پیوند تنگاتنگ آن‌ها با هم، تعریف‌ مشخص خود را دارد، و نبودِ هر یک می‌تواند نقض حقوق شهروندی به شمار آید. شناخت و دستیابی به حقوق شهروندی زمینه‌ی مشارکت آگاهانه‌ی مردم در فرایندهای سیاسی و نیز در تقویت کشورداری خوب، ایجاد شفافیت و پاسخ‌گویی، کاهش فساد، و حفاظت از حقوق بشر را فراهم می‌کند. حق دانستن و حق دسترسی به اطلاعات فقط یک ارزش «انتزاعی» نیست، و شهروندان می‌توانند با بهره‌گیری از آن سایر حقوق دموکراتیک خود را نیز در جامعه نهادینه سازند.



زخمی شدن یک چوپان با شلیک مستقیم ماموران نیروی انتظامی در خراسان رضوی / تصاوی

زخمی شدن یک چوپان با شلیک مستقیم ماموران نیروی انتظامی در خراسان رضوی / تصاویر

خبرگزاری هرانا – حمیدرضا سپاهی لایین برادر علیرضا سپاهی لایین، نویسنده و روزنامه نگار خراسانی که در اطراف روستای درگز واقع در استان خراسان رضوی به چوپانی مشغول است با شلیک مستقیم دو گلوله توسط رئیس پاسگاه سنگدیوار مجروح شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷ حمیدرضا سپاهی لایین برادر ۳۲ ساله علیرضا سپاهی لایین، نویسنده و روزنامه نگار خراسانی با شلیک مستقیم دو گلوله توسط جواد امیری رئیس پاسگاه سنگدیوار مجروح شد.
حمیدرضا سپاهی لایین ۳۲ ساله، متاهل و دارای دو فرزند است و در اطراف روستای مرزی درگز واقع در استان خراسان رضوی به چوپانی مشغول بوده است.

علیرضا سپاهی لایین در شرح ماجرا به گزارشگر هرانا گفت: “حمیدرضا از ۲۰ سال پیش مشغول چوپانی در این منطقه بوده است و موضوع تردد در میان مرز ترکمنستان و ایران برای چوپانان آن منطقه امری رایج است، برادرم در حین چوپانی به همراه گوسفندانش حدود یک کیلومتر داخل مرز ترکمنستان بوده که از دور رئیس پاسگاه سنگدیوار را می‌بیند و چون او را از قبل میشناخته و با وی صحبت هم کرده بوده صدایش میزند و آشنایی میدهد و گوسفندان را به طرف مرز و ایشان بازمیگرداند. پس از رسیدن به فاصله ده متری مجید امیری، این رئیس پاسگاه جوان با شلیک دو گلوله به پای حمیدرضا تیراندازی میکند. دوست حمیدرضا که جوان چوپان دیگری است و همراه او بوده الاغ را میاورد که حمیدرضا را به درمانگاه روستا ببرد ولی جواد امیری مانع از این کار میشود و میگوید همان جا باید بمانید که نهایتا پس از ۴۰ دقیقه خونریزی شدید حمیدرضا و بیهوشی وی، دوستش به رئیس پاسگاه میگوید یا من را هم بکش و یا حمیدرضا را می‌برم که نهایتا وی اجازه میدهد که حمیدرضا را به درمانگاه ببرند. رئیس پلیس میخواسته ماجرا را به گردن ترکمن‌ها بی‌اندازد ولی خوشبختانه قبل از آن ترکمن‌ها که از دور شاهد ماجرا بودند گزارش کرده‌اند.”

وی در ادامه افزود: “حمیدرضا در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفته و به جهت شکستگی استخوان پا در اثر اصابت گلوله از پلاتین استفاده شده است.”
علیرضا سپاهی لایین همچنین در یادداشتی با نام «دو تیر و یک نشان» که قسمت‌هایی از آن در ادامه می‌آید گفته است: “آری ما مرزداریم. در قحطی و فراوانی، در جنگ و صلح، در سور و سوگ، در تنهایی و در جمع. پانصد سال است که سینه‌سپر کرده‌ایم و سرپا و سرجایمان مانده‌ایم. باخون دل و اشک چشم و عرق پیشانی، گندم و شالی و گوسفندمان را سیراب کرده‌ایم و مانده‌ایم تا مبادا یک روز صبح که روس‌ها و ازبک‌ها و ترکمن‌ها در آنطرف مرز چشم باز کنند، سندیفال و لایین را خالی از ایرانیان ببینند و خیال بد کنند که لابد مرزداران دلیرش خسته و ازپانشسته شده و گریخته‌اند. امروز رفتم درگز. نه، ایندفعه به دادگاه احضار نشده‌بودم. دادگاه و زندان مال دفعات قبل و شهرم کلات نادری بود. درگز رفته‌بودم برای عیادت برادرم که تیرش زده‌اند؛ دو تیر زده‌اند به یک نشان. به مردی که دعوا نمی‌داند چیست و چوب چوپانی‌اش را حتی روی مورچه‌ای نکشیده‌است. شکر خدا تیر کلاش معرفت حالیش بوده و به ساق پا خورده‌. پا را قلم کرده‌ اما خوشبختانه برادرم را نکشته‌. تیرها را در شب تاسوعا زده‌اند که دوباره بین حسین و یزید خطی از خون بکشند. تیرها را جوادامیری رئیس پاسگاه جوان سنگدیوار شلیک کرده که اخیرا دوره‌ی افسری‌اش تمام شده و لابد برای کسب تجربه و تمرین تیراندازی فرستاده شده به نقطه‌ی صفر مرزی؛ همانجا که مردم مرزدارم پنج قرن است بی‌تفنگ و تیغ، با چوب چوپانی و بیل باغداری و داس زراعت، مرز را پاسداری کرده‌اند و سفره‌ی سخاوت و محبت میهمان‌نوازیشان را از هزارمسجد تا البرز و زاگرس گسترده‌اند…”
لازم به ذکر است، علیرضا سپاهی لایین در اردیبهشت‌ماه سال جاری به اتهام “توهین به مقامات و مامورین” در شعبه اول دادگاه کیفری ۲ کلات به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد و پیشتر نیز سابقه‌ی چندین بار احضار، بازجویی و بازداشت را دارد، وی در روز ۸ مرداد ۱۳۹۰ به اتهام «ارتباط با احزاب کرد» توسط اداره‌ی اطلاعات مشهد بازداشت شده و پس از آزادی به قید وثیقه، در بهمن‌ماه ۱۳۹۲ در مشهد از سوی قاضی سلطانی، به ١١ ماه حبس، ۵ سال محرومیت از فعالیت فرهنگی و پرداخت جریمه‌ی نقدی محکوم شد که مدت ۸ ماه از این محکومیت را در زندان سپری کرد.
از این نویسنده و شاعر کرد تاکنون بیش از ١٠ جلد کتاب به زبان‌های کردی و فارسی به چاپ رسیدە است.

تعداد مهاجمان به رژه نيروهاى مسلح ايران در اهواز بيش از چهار نَفَر هستند




تعداد مهاجمان به رژه نيروهاى مسلح ايران در اهواز بيش از چهار نَفَر هستند




به تصاوير زير توجه كنيد تا به حقيقت امر پى ببريد. خبرگزارى هاى نظام گفتند كه هر چهار مهاجم لباس نظامى به تن دارند، در حالى كه در تصاوير منتشر شده يكى از مهاجمان لباس شخصى شبيه به حزب اللهي ها پوشيده است. ديگرى هم لباس بسيجى و يكى يونيفورم سپاه را پوشيده است.  در ضمن خبرگزارى هاى ايران نام چهار شهروند عرب را منتشر كردند اما امروز معلوم شد كه فرد بنام حسين رادمنش از قوم #لور جزء مهاجمان مى باشد.

منشورکانون دفاع از حقوق بشر در ایران

منشورکانون دفاع از حقوق بشر در ایران

منشور کانون

ایرانیان آزاده و آزادیخواه

با توجه به فشارهای روز افزون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و  عدم رعایت مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و نقض ان توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، کانون دفاع از حقوق بشر در ایران متشکل از ایرانیان آزادی خواه و مستقل که با باور به اعلامیه جهانی حقوق بشر (بشرح زیر) و میثاق های آن و با اعتقاد راسخ به :
  ۱- آزادی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
  ۲-برابری حقوق زنان و مردان
  ۳-جدایی دین از دولت
  ۴- حقوق پیروان ادیان، اقوام و ملل ایرانی

  اقدامات زیر را در دستور کار خود قرار داده است :
 ۱-آگاهی رسانی و افشاگری موارد نقض حقوق بشر در ایران در همه زمینه ها
 ۲- برگزاری جلسات سخنرانی و میزکتاب به منظور اگاهی رسانی و افشاگری
 ۳-همکاری و همیاری با دیگر نهادهای حقوق بشر
 ۴- مبارزه با انواع تبعیض ( راسیسم)
 ۵- دفاع از حقوق پناهندگان، پناهجویان و مبارزه علیه حذف سیستماتیک حق پناهندگی
ما دست شما آزادی خواهان و فعالان حقوق بشر را به گرمی فشرده و از شما دعوت می نماییم که با پیوستن به این کانون، در افشا موارد نقض   حقوق بشر در ایران که به طور مستمر و برنامه ریزی شده توسط جمهوری اسلامی ایران انجام می شود در کنار هم متمرکز و تا جاری شدن   اعلامیه جهانی حقوق بشر در ایران همراه و همگام هم باشیم.
  کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانواده ی بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده به طوری که وجدان آدمی را در رنج افکنده است.
از آنجا که پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی همگی انسانها اعلام شده است.
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد.
از آنجا که بایسته است تا روابط دوستانه بین ملتها گسترش یابد، از آنجا که مردمان «ملل متحد» در «منشور»، ایمان خود به اساسی ترین حقوق انسانها، در حرمت و ارزش نهادن به شخص انسان را نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد هم پیمان شده اند و مصمم به ارتقای توسعه اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی در فضای آزادترند.
از آنجا که «ممالک عضو»، در همیاری با «ملل متحد»، خود را متعهد به دستیابی به سطح بالاتری از حرمت جهانی برای حقوق بشر و آزادی های زیربنایی و دیده بانی آن کرده اند.
از آنجا که فهم مشترک از چنین حقوق و آزادیها از اهم امور برای درک کامل چنین تعهدی است.
بنابراین هم اکنون، مجمع عمومی این «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک متن مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری این «اعلامیه»، به جد در راه یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین المللی تلاش کند تا همواره بازشناسی مؤثر و دیده بانی جهانی این حقوق را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان آنها تحصیل و تأمین نماید.

ماده ۱: همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند
تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.

ماده ۲: عدم تبعیض
هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز، خصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هرعقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد. گواه این کشور مستقل، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد.

ماده ۳: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده ۴: برده داری ممنوع
احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.

ماده ۵:شکنجه ممنوع
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.

ماده ۶: ارزش انسانی در همه جا
اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود.

ماده ۷: همه در برابر قانون مساوی هستند
همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند.
همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند.

ماده ۸: رعایت حقوق انسانی توسط قانون
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد.

ماده ۹: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی
احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.

ماده ۱۰: حق محاکمه قانونی برای همه
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.

ماده ۱۱: حق و اصل برائت
الف) هر کس به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد.
ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد. به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.

ماده ۱۲: عدم دخالت در احوال شخصی
احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات، مورد حمایت قانون قرار گیرد.

ماده ۱۳: حق انتخاب محل اقامت
الف) هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
ب) هر کی حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.

ماده ۱۴: حق پناهندگی
الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.
ب) در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی توان از این حق استفاده نمود.

ماده ۱۵: حق انتخاب ملیت
الف) هر کس حق دارد ، که دارای تابعیت باشد.
ب) احدی را تمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.

ماده ۱۶: حق آزادی انتخاب همسر
الف) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیت از نظر نژاد ، ملیت ، تابعیت یا مذهب با هم دیگر زناشویی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند.
ب) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود .
پ) خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.

ماده ۱۷: حق مالکیت شخصی
الف) هر شخص ، منفردا یا به طور اجتماعی حق مالکیت دارد. ب) احدی را تمی توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود.

ماده ۱۸: حق آزادی عقیده
هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.

ماده ۱۹: حق آزادی بیان
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.

ماده ۲۰: حق آزادی تجمع و تظاهرات
الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.
ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.

ماده ۲۱: حق دموکراسی
الف) هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید.
ب) هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید .
پ) اساس و منشا قدرت حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری، صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.

ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی
هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.

ماده ۲۳: حق امنیت کار
الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمایند .
پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید .
ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند.

ماده ۲۴: حق استراحت و فراغت
هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری ، با اخذ حقوق، ذیحق می باشد.

ماده ۲۵: حق خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه
الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند.

ماده ۲۶: حق تحصیل رایگان برای همه
الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.
ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.
پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.

ماده ۲۷: حق تکثیر (کپی رایت)
الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد.
ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.

ماده ۲۸: حق دنیای زیبا و آزاد برای همه
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

ماده ۲۹: حق مسئولیت نسبت به جامعه
الف) هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد .
ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.
پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.

ماده ۳۰: عدم تفسیر مواد به نفع دولتها
هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد و یا در آن راه، فعالیتی بنماید.

شش تن از بازداشت شدگان تجمع اخیر معلمان به حبس و شلاق محکوم شدند

خبرگزاری هرانا – شش تن از بازداشت شدگان تجمع ۲۰ اردیبهشت معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تهران که با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شده بودند، توسط شعبه ۱۰۶۰ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی کارکنان دولت تهران به اتهام “اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی” و “تمرد نسبت به مامورین حین انجام وظیفه” هر یک به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی بدل از ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تجمع معلمان و بازنشستگان در ۲۰ اردیبهشت سال جاری در مقابل سازمان برنامه و بودجه که برای طرح مطالبات و افزایش حقوق دستمزد بالاتر از خط فقر و مقابله با خصوصی سازی آموزش کشور، تجمع کرده بودند و مورد یورش پلیس قرار گرفتند. چند تن مصدوم و به بیمارستان منتقل شدند و هشت نفر دستگیر شده و پس از چند روز بازداشت در پلیس امنیت خیابان وزراء، و پایگاه هفتم پلیس آگاهی با دستبند و پابند به زندان اوین منتقل و به قید کفالت آزاد شده بودند.
دادگاه رسیدگی به اتهامات شش تن از این افراد در روز ۱۴ شهریور در شعبه ۱۰۶۰ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی کارکنان دولت کارکنان دولت تشکیل شد.  بر اساس حکم صادره مورخ ۲۴ شهریورماه هر یک از متهمان به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری و پرداخت ۵۰۰ هزار ریال جریمه نقدی بدل از ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
هویت این افراد “عالیه اقدام‌دوست، عضو اتحادیه بازنشستگان”، “رسول بداقی، بازرس سابق کانون صنفی معلمان تهران”، “اسماعیل گرامی”، “جواد ذوالنوری”، “حسین غلامی” و”محمد عابدی” توسط هرانا احراز شده است.

“اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی” و “تمرد نسبت به مامورین حین انجام وظیفه” اتهاماتی است که در حکم صادره علیه این افراد مطرح شده است.

در متن حکم صادره در مورد اتهام تمرد در برابر مأمورین آمده است که صرفنظر از انکار متهمین، آنها فقط بلحاظ ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی و حضور در تجمع محکوم شده اند.
محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان، دیگر متهم این پرونده است که در تاریخ یکم مردادماه سال جاری توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی احمدزاده به ۱۰ سال و شش ماه حبس و همچنین ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در احزاب، گروه‌ها و دسته‌های سیاسی و اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شد. وی اکنون در بند ۴ زندان اوین نگهداری می‌شود.
گفتنی است که قاضی دادگاه تعهد متهمان مبنی بر عدم حضور در هرگونه تجمع در آینده را شرط آزادی دانسته است، با این حال این افراد این شرط را رد کرده و بر قانونی بودن تجمعات و راهپیمایی‌های مسالمت آمیز تاکید کردند.
لازم به یادآوری است، در ابتدا برای این افراد قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی صادر شد که پس از عدم پذیرش وثیقه توسط ایشان همگی به زندان اوین منتقل شدند و نهایتا در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ماه با تودیع قرار کفالت از زندان اوینآزاد شدند.

در طی سالهای اخیر بطور خاص فعالان صنفی معلم مانند فعالان سایر اتحادیه‌ها که برای استیفای حقوق صنفی خود در عین حفظ استقلال از دستگاه حاکمه تلاش می کنند، راهی زندان‌ها شده اند. بسیاری از آنان متحمل حبس، اخراج و تبعید شده اند و تعدادی دیگر کماکان با شرایط مشابهی تحمل حبس می کنند. گزارش هرانا به بهانه آغاز سال تحصیلی که به بررسی وضعیت معلمان زندانی می‌پردازد را بخوانید.

Saturday, September 22, 2018

🔴 سخنی با حاکمان

✍ مسعود زینال زاده 
دبیر بازنشسته آموزش و پرورش

🔹طی سالهای اخیر معلمان ایران همواره کوشیده اند از روش های مسالمت آمیز در احقاق حقوق خود بهره بگیرند و گواه آن تجمعات آرام، بیانیه های مکرر، دیدارهای متعدد با نمایندگان و مسئولان و مراجعه پیاپی و نامه نگاری به مسئولین قضایی می باشد. 
لکن تا این لحظه همسر و وکیل معلم زندانی #محمد_حبیبی علیرغم تمامی تلاشهایشان هنوز موفق نشده اند مداوای وی را که هنگام بازداشت در کمال ناجوانمردی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود به سرانجام برسانند و حکم ظالمانه وی در شرایط نامساعد جسمی اش صادر میگردد. 
همچنین خانواده #اسماعیل_عبدی و #محمود_بهشتی علیرغم تمام خویشتنداری و پیگیری مکررشان هنوز نتوانسته اند از حق مسلم آنها که استفاده از مرخصی و آزادی مشروط است استفاده کنند!
🔹مجامع بین المللی و شخصیت های سرشناس جهانی نیز با ورود خود به قضیه؛ #درخواست_آزادی_معلمان_زندانی را به گوش مسئولین رده بالای نظام رسانده اند.
🔹با عنایت به تلاش های مذکور میتوان ادعا نمود جامعه فرهنگیان ایران حجت را بر نظام حاکم تمام نموده و از تمام ظرفیت های قانونی برای رساندن صدای حق خواهی خود به گوش مسئولین استفاده نموده و اینک در #آستانه_بازگشایی_مدارس و #روز_جهانی_معلم این حق را برای خود قائل هستند که از روش های دیگر پیگیر مطالبات بر حق خود باشند و بدیهی است تبعات آن مستقیما متوجه مسئولانی خواهد بود که نخواسته‌اند ندای مسالمت آمیز معلمان را بشنوند و اینک باید منتظر واکنش هایی از جنس دیگر باشند.
به گمانم این بار نوبت معلمان است که بگویند: "با دم  شیر بازی نکنید
به نام خداوند جان و خرد 

✍ پیام #کانون_صنفی_معلمان به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۹۷- ۹۸

🔸مهر را آغازی دیگر در راه است و ما را انگیزه ای بیش از پیش برای معلمی.
 آموزش حق همه کودکان، بی جاماندن کودکی از مهر، از تحصیل، همچنان شعار ماست.
آموزشی که جز رهایی انسان ها در آن هدفی نباشد.و در ذهن ما معلمان انگیزه ای جز یاد دادن و یاد گرفتن‌.جز آموختن و ... آموختن.

🔸اکنون که مهری دیگر پیش روست؛ ما معلمان بر سر عهد خویش هستیم که همچون همیشه همه کودکان را در آغوش بگیریم؛ بی تبعیض! و هم ما بر اینست که کودکان ما را، با جان و دل پذیرا شوند. بی ترس از تنبیه و نمره و تحقیر و تقبیح، فعالانه و پیگیر همراه ما دانش بیاموزند و پرورش یابند، بی آنکه ردی از نامهربانی و ترس از ترک تحصیل بدلیل پله های صعودی فقر! خاطرشان را مکدر کند.

🔸سال جدید تحصیلی را با ایستادگی برای تحقق کامل خواسته های صنفی، آغاز می کنیم و همچنان مصریم که؛
#تشکل_مستقل
#معیشت 
#آزادی_معلمان_زندانی 
#آموزش_کیفی
#تجهیز_وایمن_سازی_مدارس
#بیمه 
از حقوق اولیه ما و کودکان ماست.

🔸و نیز امسال برآنیم نظارت و نگاه ناقدانه بر کار خویشتن را سرلوحه قرار دهیم برای رَستن از رسوباتی که در ما نشسته اند بی آنکه بدانیم! با تامل بر مطالعات نوین و تکیه بر تجربه های جمعی که نوید می دهند مهری متحول را با آموزش و پرورشی رو به رشد 
🔴روز جهانی معلم؛ روز #صمد_بهرنگی 

🔹به مناسبت گذشت نیم قرن از جاودانگی او در ارس (نیم قرن پس از صمد بهرنگی)

🔹این روزها در حالی شهریور رو به پایان است و به استقبال بازگشایی مدارس می رویم که نیم قرن از جاودانه شدن صمد بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در ارس- در سن بیست و نه سالگی- می گذرد. اما در طول این پنجاه سال همواره اندیشه ها، راه و میراث ماندگار صمد بهرنگی، الهام بخش آزادی خواهان و برابری طلبان در حوزه های مختلف بوده است. او بی شک یکی از افراد موثر در عرصه سیاست بخصوص در دهه پنجاه شمسی است که تاثیرش بر جنبش برابری خواهی بلاانکار است.
 صمد یک انسان انقلابی و آگاه به شرایط زمانه اش بود و طبیعی است که انقلابیون راستین از وی الهام می گیرند و جایگاهش را پاس خواهند داشت. 

🔹اما اثرگذاری صمد بهرنگی، تنها محدود به عرصه سیاسی نیست. بلکه تار و پود قصه های او ادبیات حوزه #کودکان را چنان متحول کرد که اینک بدون نام صمد و بی قصه هایش نمی توان از ادبیات کودکان در این مرز و بوم سخن گفت.
 بویژه آنگاه که قصد کنیم به دنبال ادبیاتی باشیم تا به میانجی قصه و داستان، نقد و پرسشگری را در کودکان نهادینه کند.

🔹در این میان حافظان وضع موجود و حامیان ارتجاع و سرمایه، بیکار ننشسته اند. آنها همواره کوشیده اند با وارونه سازی حقیقت، چهره ای خشن از آثار صمد ارایه نمایند و در سایه آن خشونت ساختاری ناشی از بی عدالتی و فقر را توجیه نمایند.
 اما همچنان این نام صمد و قصه های #رهایی_بخش اوست که بر سپهر ادبیات کودکان جاودانه می درخشد. و تاکنون دستگاه ایدئولوژیک حاکم با تمام قدرت و ثروت اش نتوانسته است خاک بر تاثیر گذاری صمد بنشاند.


https://telegra.ph/5-اکتبر-روز-جهانی-معلم--روز-صمد-بهرنگی-09-22

Thursday, September 20, 2018

همسر بهشتی: آزادی مشروط حق همسرم است

همسر بهشتی: آزادی مشروط حق همسرم است

آدینه بیگی (همسر محمود بهشتی لنگرودی) در گفتگو با حقوق معلم و کارگر به تشریح وضعیت پرونده همسرش پرداخت.

خانم بیگی در توصیف تاریخچه فعالیت های صنفی همسرش گفت: 

«ایشان در سال 1362 بصورت حق التدریس در آموزش و پرورش مشغول به کار شد واستخدام وی به دلیل گرایشات فکری ایشان به جریانات روشنفکری با مخالفتهای گزینش، 7 سال به تعویق افتاد. در اواخر دهه 70و با شکل گیری کانون های صنفی، جزو اولین اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران برگزیده شد و متعاقب آن به مدت 2 دوره به عنوان دبیرکل این تشکل انتخاب گردید. و دردوره هایی به عنوان بازرس وسخنگوی کانون نیز فعال بوده است.»

ادامه مطلب در سایت حقوق معلم و کارگر:
‏http://bield.info/beheshti/

بلاخره صدا سیما به فقر و مشکلات معلمان پرداخت اما نه مشکلات معلمان کشور خودش

بالاخره صدا سیما به فقر و مشکلات معلمان پرداخت اما نه مشکلات معلمان کشور خودش!

✍ رحمان عابدینی

🔹صدا سیمای ایران پوستری از یک معلم در روی جلد یک مجله در آمريکا را نمایش داد که نسبت به حقوق پایین و ناتوانی در پرداخت هزینه ها زندگی گله مند بود.
 ضمن اینکه هیچ قصدی برای مشخص کردن راست و دروغ بودن و هدف مرموز پشت پرده اش ندارم ولی میخواهم چند جمله ای با صدای و سیمای ایران عزیز به صورت یک تذکر داشته باشم و چند جمله ای هم برای خانم براون بنویسم.

🔹صدا و سیمای محترم ایران :
چطور ممکن است که بر روی جلد مجله ای پوستر فقر معلمان آمریکا را دیدی ولی چندين مرتبه از تجمع هزاران معلم در جلوی مجلس و جاهای ديگر را ندیدی معلمان فرزندان خودت که از فقر و تبعیض به ستوه آمده بودند حتی یک تصویر هم نشان ندادی.(البته شما ندید ولی نیروهای امنیتی خوب دیدند )
فروش پلاسمای خون را در هزاران کیلومتر دورتر دیدی ولی فروش کلیه را در خیابانهای تهران (شاید در آپارتمان محل استقرار خودت) را ندیدی.
آن طرف دنیا فقر معلمان آمریکا را دیدی و مرا در حاشیه شهرت زیر بار وام و قرض و ... ندیدی.

🔹شاید عینک تو فقط دور دور ها را ميبيند اما نه به نظرم هر چیز را که سیاستمردان بالای دستیت بخواهند را ميبيني و صدای مدیران بالا دستیت هستی نه صدای مردمت...

🔹به قول همزبانهای ما: اوز گوزونده دیره یی گورمور ، اوزگه نین کینده توک آختارور.«تیر را در چشم خود نمی‌بیند ولی در چشم دیگری دنبال مو می گرده».
مسئولان صدا و سیمای محترم ایران امیدوارم که ناراحت نشده باشید ولی گمان میکنم دارید زمین همسایه را شخم می زنید.

و در پايان :
ضمن ادای احترام به تمام معلمان جهان که آینده جهان را مينگارند و به امید دنیای قشنگتر برای فرزندانمان چند جمله اي برای خانم براون:
خانم براون زیاد خوشحال نباش که صدای و سیمای ایران به مشکلات شما پرداخته نه اصلا خوشحال نباش چون میخواستند صدای من معلم را خاموش کنند.

🔹خانم براون طبق آمار و ارقام و گفته خودتان متوسط حقوق شما 55 هزار دلار و خط فقر کشورتان 29 هزار دلار هست یعنی شما تقریبا دو برابر خط فقر حقوق می گیرید اما حقوف ما در ماه 2.4 میلیون و خط فقر قبل از دلار دوازده هزار تومانی 4.2 میلیون تومان بود یعنی ما نصف خط فقر حقوق ميگيريم.

🔹خانم براون شما 18 درصد کمتر از کارمندان هم رده خود حقوق می گیرید ولی کارمندان هم سطح من یک ونیم تا دو برابر من دریافتی دارند.
🔹خانم براون عکس کلاس درس شما چقدر بزرگ و خالی از صمیمیت است دانش آموزان ما در میزها سه نفره ميشينند و به جای گوش دادن به معلم باهم گل یا پوچ بازی میکنند.
🔹با توجه به میزها خانم براون آمار کلاس درس شما باید کمتر از بیست نفر باشد که این امر باعث شده فقط مدیر یا معاون بتوانند سرویس مدرسه شوند. ولی در اینجا آمار بالای چهل نفر هست و همه معلمان می توانند سرویس بچه ها شوند و درآمدی هم از این طریق داشته باشند.
خانم براون اون طور که مشخص است سیستم آموزشی شما می خواهد که بچه ها یاد بگیرند ولی سیستم آموزشی ما فقط آمار قبولی میخواهد که اگر خودمان کم کاری کرده باشیم کلاسها تابستانی برگذار میکنند و همه را هل میدهند تا قبول شوند.

🔹 تا یادم نرفته خانم براون من نیز مثل شما خواستم مشکلات معلمان را به مسئولان گوشزد کنم و الان بعد از چند روزی مهمان اوین بودن، منتظر حکم دادگاه هستم که در آغاز سال تحصیلی چه حکمی را برایم خواهد نوشت...
خانم براون مواظب خودت باش...
🔻🔻🔻

مروري بر مبارزات معلمان از حسن رشدیه تا محمد حبیبی

مروري بر مبارزات معلمان 
از حسن رشدیه تا محمد حبیبی 
✍️حبیب رضاپور

((بخش نخست))

معلمان با جمعیتي بیش از یک ونیم میلیون نفر و با داشتن دانش‌آموزانی بیش از چهارده میلیون نفر و ۲۸ میلیون نفر اولیای دانش‌آموزان، بیشترین تعداد نیروی انسانی در ایران و مسئولیت آموزش نسل جدید را به عهده دارند. اهمیت آموزش به حدي زیاد است که کانت می‌گوید: «انسان تنها مخلوقي است که نیاز به آموزش دارد. و فردي که آموزش می‌دهد باید فراانسانی باشد.» یعنی معلمین از نظر آگاهی و اخلاق و مهارت باید نسبت به افرادي که به آنها آموزش می‌دهند، بالاتر باشند. با تأسیس دارالفنون در سال ۱۳۲۰ نقطۀ آغاز تحول آموزش از نظام کهن به نظام نوین بود؛ این آگاهی باعث فاصلۀ بین حاکمیت مطلق و کهن با اندیشۀ نوین مشروطه شد. در دوران مشروطه علم شأن و منزلت پیدا کرد و معلمین به همراه اهل فرهنگ و روزنامه‌نگاران و احزاب پایۀ تحولات فکری جدیدي در ایران را بنا گذاشتند.
معلمان در مبارزات مشروطه
 زماني که مکتبداران با روش‌های بی‌رحمانه اقدام به تنبیه دانش‌آموزان می‌کردند و زماني که در اروپا از هر صد نفر یک نفر بیسواد بود و در ایران از هر هزار نفر یک نفر باسواد وجود داشت، حسن رشدیه مدارسي نوین را در ایران تأسیس کرد که بیشترین مخالفت با این نوع مدارس از سوی متصدیان معارف سنتی بود و حاکمان در ظاهر و به‌طور علنی مخالفتي با کارهای رشدیه نداشتند. عین‌الدوله با فشار برخی از افراد سودجو، حسن رشدیه را به کلات تبعید کرد. زماني که مدرسۀ تازه‌ساز حسن رشدیه را ویران می‌کردند و با بیل و کلنگ به در و دیوار مدرسه افتادند، رشدیه که ویرانی مدرسه‌اش را نظاره‌گر بود، بلند می‌خندید. همگان متعجب و در حیرت از قهقهۀ مستانۀ میرزا حسن‌خان رشدیه گفتند: «همه به حال تو گریه می‌کنند و تو قاه‌قاه می‌خندی؟!» رشدیه گفت: «هریک از این پاره‌آجرها یک مدرسه خواهد شد. من به آن می‌خندم». یادي کنیم از معلم مبارز هوارد باسکرویل که در تبریز همراه مشروطه‌خواهان شهید شد یاد و راهش گرامی باد.
معلمان در نهضت جنگل 
نهضت جنگل دارای مانیفستي بود که مادۀ ۵ آن در مورد سوادآموزی اطفال امري ضروری و حتمی شمرده می‌شد. میرزا کوچک‌خان چندین بار به ابراهیم فخرایی سفارش داده بود تا به آموزش روستاییان بپردازد و جهل و بیسوادی و ناآگاهی را از میان آنها ریشه‌کن کند. زیرا میرزا باور داشت عامل بسیاري از بدبختی‌ها و فساد در کشور جهل و نادانی‌ست. از جمله معلمیني که همراه میزا کوچک‌خان بودند عبارتند از : 
۱- ا براهیم فخرایی؛ وی نیز در سال ۱۳۰۲ شمسی در اعتصاب فر هنگیان گیلان شرکت کرد و به‌همین خاطر به تهران تبعید شد. 
۲- صادق کوچک‌پور؛ او نیز بعداً به بروجرد تبعید شد. 
۴- صادق مهرنوش و صادق تنها و...
در دوران رضا‌شاه نیز معلمین مبارز دستگیر و زندانی شدند از جمله بزرگ علوی و زنده‌یاد تقی ارانی که در زندان شهید شد. 
....
بخش دوم را در ادامه بخوانید
👇👇👇👇👇

مروري بر مبارزات معلمان از حسن رشدیه تا محمد حبیبی

مروري بر مبارزات معلمان از حسن رشدیه تا محمد حبیبی 

✍️حبیب رضاپور
((بخش دوم))
و اما در دوران محمدرضا
در ۱۸ بهمن ۱۳۳۹ باشگاه مهرگان که در واقع سازمان صنفی معلمان بود، قطعنامه‌اي در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد. در مقاله‌اي که در اسفند ۳۹ در روزنامۀ کیهان چاپ شده چنین نوشته شده است: «معلمین می‌گویند حقوق یک دبیر سابقه‌دار لیسانس کمتر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است. یک لیسانس در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان می‌گیرد. ولی لیسانسۀ دیگر با همان تحصیلات و پایۀ معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان دریافت می‌کند.» 
روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ با اعلام اعتصاب، تمامی مدارس تهران تعطیل شد. و معلمان به میدان بهارستان آمده و جلو مجلس جمع شدند . جمیعت هر لحظه افزوده می‌شد.
که پس از مدتي معلمان با پیکر خونین سه معلم روبه‌رو شدند. دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیۀ سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. که پیکر خونین دکتر خانعلی بر روی دستان معلمان با شعار «کشتند یک معلم را» به بیمارستان بازرگان منتقل شد. تظاهرات معلمان و کشته شدن دکتر خانعلی، فضای سیاسی ایران را از رکود خارج کرد و بار دیگر شاه تخت خود را لرزان دید. و در پیروزی انقلاب 57 بیشتر معلمان و دانش‌آموزان نقش عمده‌اي را دارا بودند. 
از سال ۱۳۷۸ تعدادي از معلمان آگاه و دلسوز که از وضعیت آموزشی و معیشتی و منزلتی معلمان ناراضی بودند به‌صورت خودجوش هیأت مؤسس کانون صنفی معلمان را تشکیل دادند. و در همین سال مجوز تأسیس کانون از طرف وزارت کشور صادر شد. و در بعضی از استان‌ها تا به الان سه بار انتخابات هیأت مدیرۀ کانون صنفی فرهنگیان برگزار شده است. که معلمین در این انتخابات شرکت کرده‌اند. از جمله اهداف کانون صنفی فر هنگیان از این قبیل است: ۱- دفاع از حقوق فرهنگیان؛ حقوق مادی و معنوی 
۲- ایجاد وحدت و همبستگی بین معلمان. 
۳- ایجاد زمینۀ آموزش رایگان. 
۴- مبارزه با خصوصی‌سازی مدارس. 
۵- آموزش برای همه و برابر .
۶- مشارکت معلمان در تصمیم‌گیری آموزش وپرورش. 
در این مدت معلمان زیادي هزینه داده‌اند؛ از جمله: زندان و اخراج از کار و تبعید و... معلماني چون رسول بداقی، علی اکبر باغانی، محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی، محسن عمرانی، عبدالرضا قنبری و محمد حبیبی* و... که همانند معلمیني چون صمد بهرنگی، توران میرهادی، حسن رشدیه، ابراهیم فخرایی، نقش مهمي در بیداری مفهوم آموزش برای همه و آموزش رایگان و دفاع از حقوق دانش‌آموزان و معلمین را داشته‌اند.
o
* محمد حبیبی معلم عضو کانون صنفی معلمان اخیراً طی حکمي ناعادلانه به دلیل فعالیت‌های صنفی خود به ده سال و نیم زندان، دو سال ممنوعیت از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و 74 ضربه شلاق محکوم شده است. این در حالي‌ست که معلمین دیگري چون محمود بهشتی نیز هم اکنون به‌خاطر عضویت در کانون صنفی معلمان در زندان به سر می‌برند؛ کانون صنفی معلمان علاوه بر حقوق همصنفان خود، خواهان تحصیل و آموزش رایگان برای همۀ کودکان است. حقي که با توجه به شرایط اقتصادی کشور و خصوصی‌سازی هر چه بیشتر مدارس، ضرورت تأکید بر آن بیش از پیش احساس می‌شود. دستگیری‌ها و ایجاد فضای رعب بین فعالین معلمان، حاصلي جز نا امنی فضای آموزش و آسیب بیشتر بر کودکان این سرزمین ندارد. شورای نویسندگان اؤجا ضمن اعتراض به حکم ناعادلانۀ محمد حبیبی خواستار به رسمیت شناختن فعالیت کانون‌ها و تشکل‌های کشور و آزادی فوری همۀ معلمین در بند است. 
منبع : 

ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا

نه_به_سکوت در برابر حکم زندان و شلاق محمد_حبیبی، معلم و فعال صنفی


 #نه_به_سکوت در برابر حکم زندان و شلاق #محمد_حبیبی، معلم و فعال صنفی

مردم شریف ایران!
معلمان عزیز!
فعالان سیاسی- صنفی و مدنی!
وجدان های آگاه و بیدار جهان!

🔹همانطور که می دانید #محمد_حبیبی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران بخاطر دفاع از حقوق دانش آموزان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته٬ مورد کین صاحبان قدرت قرار گرفته و در #زندان_تهران_بزرگ با #تنی_مریض اما #روحیه_ای_قوی ، بصورت غیرقانونی در حبس است و اخیرا دادگاه بدوی وی را مجموعا به ده و نیم سال زندان، محرومیت از فعالیت های مدنی و اجتماعی، ممنوع الخروجی و شلاق محکوم نموده است.

🔹حکم صادره علیه این فعال صنفی در کنار احکام سایر فعالان سیاسی، صنفی و مدنی نشان از اراده ای است که می خواهد؛ هر نوع صدای آزادیخواهی و عدالت طلبی را خاموش کند و می کوشد با مجازات قرون وسطایی شلاق و تبعید و حبس در زندان هایی که شباهت زیادی به اردوگاههای اسرای جنگی دارند ترس و وحشت را جایگزین مطالبه گری و حق طلبی فعالان مدنی نماید. این حکم یادآور احکام سنگین برای #فعالان_صنفی_دانشجویی و شلاق بر تن رنجور و زحمتکش #کارگران_معدن_آق_تپه است احکامی که در سکوت و انفعال جامعه مدنی اجرای آنها دور از ذهن نیست.
این احکام در حالی برای معلمان، کارگران و دانشجویان و ... صادر می گردد که دزدان و اختلاسگران و فاسدان در حاشیه امنیت و با آسودگی هر روز بیش از گذشته به حریم مردم و زحمتکشان تعرض می کنند، حقوقشان را پایمال و سطح معیشت را به پایین ترین حد ممکن تنزل می دهند 

در چنین شرایطی وظیفه انسانی فرد به فرد ما ایجاب می کند، که به این احکام ظالمانه بصورت جمعی و #متحد اعتراض نماییم تا؛ بساط زندان، شلاق و زجرکُش کردن زندانیان بیمار برچیده شود.

#کمیته_دفاع_از_محمد_حبیبی خواهان #درمان_فوری_محمد_حبیبی است پیش از آنکه فاجعه انسانی رخ دهد و برای آزادی #محمد_حبیبی و سایر #معلمان_دربند همبسته تر از گذشته به تلاش های خود ادامه خواهد داد.

🔹 ما از کلیه انسان های آزاده و حق طلب درخواست می کنیم در اولین گام برای نه گفتن به زندان و شلاق؛ 
با #امضای_فرم_نگار به حکم زندان و شلاق #محمد_حبیبی و سایر فعالان صنفی و مدنی اعتراض نمایند. 
به امید آنکه مهر امسال،
 #دانش_آموزانِ_محمد_حبیبی وی را در کلاس درس ببینند و نه در پشت میله های زندان.

به امید اتحاد برای رهایی

✅ لطفا فرم نگار زیر را امضا کنید، 
و دیگران را نیز برای همراهی دعوت کنید
👇👇👇👇


https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdx0sg3d5zDpqkN9_rkHgTEpqtfWJYpec6w6HevfYP37c-oRQ/viewform?usp=pp_url

از محرومیت تحصیلی تا محکومیت به زندان؛ در دو هفته اخیر فشار بر شهروندان بهایی افزایش یافته است



دانشجوی دانشگاه بریتانیا؛ گزارشی از آخرین وضعیت ارس امیری در زندان اوین


دانشجوی دانشگاه بریتانیا؛ گزارشی از آخرین وضعیت ارس امیری در زندان اوین

http://jazayerimohadese.blogfa.com/


دادگاه تجدید نظر؛ مطهره شفیعی، رونامه‌نگار به شش ماه حبس محکوم شد

دادگاه تجدید نظر؛ مطهره شفیعی، رونامه‌نگار به شش ماه حبس محکوم شد

{آغاز روند درمان آرش صادقی / سازمان حقوق بشر ایران خواستار آزادی فوری او شد }

{آغاز روند درمان آرش صادقی / سازمان حقوق بشر ایران خواستار آزادی فوری او شد }

https://iranfree2049.blogspot.com/:

Sunday, September 16, 2018

موفقیت زندانی محکوم به قصاص در کنکور مهندسی پزشکی

موفقیت زندانی محکوم به قصاص در کنکور مهندسی پزشکی

مدیرکل زندان های استان تهران:
🔹یک مددجو به نام «آ.ع» از مددجویان زندان رجایی شهر که به جرم قتل و با محکومیت قصاص نفس در حین تحمل ۵ سال حبس درآزمون کارشناسی ارشد ۹۷ با قبولی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مهندسی پزشکی دانشگاه تربیت مدرس شد
🔹دو نفر دیگر هم ارشد حقوق قبول شدند

ترک تحصیل بخاطر ۵۰ هزار تومان

در بلبشوی شهریه‌های مدارس دولتی، کودکانی هستند که حتی برای ۵۰ هزار تومان ترک تحصیل می‌کنند و بعد از چند سال به دلیل نداشتن تحصیلات کافی دچار معضلات مختلف اجتماعی و فرهنگی می‌شوند. طبق قانون اساسی، دولت مسوولیت کاملی در قبال تحصیل رایگان آن‌ها دارد.

🔹«شیرمحمدی»، مادری است که در شهریار زندگی می کند و به دلیل مشکلات اقتصادی که دارد، فرزندانش به اجبار ترک تحصیل کرده‌اند. او در اینباره به خبرنگار انصاف نیوز گفت: پسر بزرگم به نام «پیام» تا اول دبیرستان درس خواند و بعد ترک تحصیل کرد؛ مدتی دچار افسردگی بود چون درسش آنقدر خوب بود که آن زمان از طرف مدرسه چند لوح تقدیر گرفته بود، اما حالا شش سال است که کارگری می‌کند.

🔹او ادامه داد: پسر دیگرم «عرفان» کلاس نهم قرار بود برود، اما نتوانستم او را به مدرسه بفرستم؛ حالا یک سال است که ترک تحصیل کرده است. عرفان هم درسش خیلی خوب بود.

🔹این مادر افزود: کیوان، پسر آخرم هم امسال به کلاس پنجم می‌رود، هنوز نه ثبت‌نامش کردم و نه کتاب و لباس فرم را برایش تهیه کردم. چون کفاشی می‌کرد که هزینه تحصیلش را پسنداز کند، اما کفاشی جمع شد و حالا دیگر پولی نداریم. خودم هم به دلیل بیماری آسم گاهی نمی‌توانم کار کنم.

🔹شیرمحمدی در ادامه گفت: مدرسه هنوز کارنامه سال قبل کیوان را نداده است بخاطر اینکه برای گرفتن کارنامه و ثبت‌نام مدرسه باید ۵۰ هزارتومان پرداخت کنم.

🔹«ولی‌زاده»، مادر دیگری است که از دریافت شهریه‌های اجباری به خبرنگار گفت: هزینه ثبت‌نام پسر و دو دخترم نفری ۵۰ هزارتومان است؛ باتوجه به شرایط اقتصادی که دارم مدرسه به دو دخترم نفری پنج هزارتومان تخفیف داد!، حالا باید ۹۰ هزارتومان را به مدرسه دخترانم بدهم، اما تاکنون پرداخت نکرده‌ام.

🔹او در ادامه افزود: هزینه‌ی کاغذهای مصرفی را از دانش‌آموزان می‌گیرند؛ اگر پولی پرداخت نکنیم به فرزندانمان نمی‌دهند.

اسامی کسانی که اعتراض خود را به حکم زندان و شلاق #محمدحبیبی اعلام کرده اند

اسامی کسانی که اعتراض خود را به حکم زندان و شلاق #محمدحبیبی اعلام کرده اند.
#نه_به_سکوت

1801-سید مسلم طاهریان. 1802-جواهر کارچین. 1803-توران شیری. 1804-علی موسوسان. 1805-کریم غفاری. 1806-نورا حبیبی. 1807-نورى كردستانى. 1808-حمید مجیری. 1809-لیلا رحیمی. 1810-بهرام موسوی. 1811-محمد ستوده نژاد. 1812-اسماعیل شریفی. 1813-جعفر صحرانورد. 1814-صغرا علیجانی. 1815-علی برق. 1816-مهدی اخوان. 1817-کوکب محمدی. 1818-حسین صداقتی. 1819-شهربانو طارمی. 1820-رضا اکوانیان. 1821-نازان شریعتی. 1822-سامان درختی. 1823-س جمور. 1824-پ جمور. 1825-لیلا حشمتی. 1826-مجنبی رحیم پور. 1827-ابراهیم وفایی. 1828-مهدی قاسمی. 1829-الهه کیانی. 1830-فاطمه بهرامی. 1831-حمید قاسمی. 1832-جلیل قادری. 1833-پروین طارمی. 1834-ذکراله والی. 1835-یعقوب انور. 1836-شهلا شجاعی. 1837-فیروزه مولایی. 1838-ابراهیم مومنی. 1839-فریبا رضایی. 1840-سوگل سلطانی. 1841-فاطمه رضایی. 1842-سحر انصاری. 1843-مریم مرادی. 1844-حسین عرب تیموری. 1845-رزیتا صبوری. 1846-ولی اله سیاری. 1847-چیمن جوانرودی. 1848-مهین حائری. 1849-احمد رضازاده. 1850-جعفر سلمانی. 1851-شاپورموری. 1852-مسعود عالمی نایینی. 1853-مبرا کبیری. 1854-اسماعیل سرهندی. 1855-زاهد اشرفی. 1856-مسعود سلیمانی پور. 1857-مسعود حیدریان. 1858-روزبه سليمانى. 1859-امین محمدی. 1860-ناصر اشجاری. 1861-آرش اعلم. 1862-معصومه میر. 1863-معصومه محمودی. 1864-بهرام نیکبخت. 1865-ناصر رستمی. 1866-اسماعیل کبوتری. 1867-فرامرز بی تا. 1868-محمد مهدی اولاد عظمی. 1869-جمال صوفیه. 1870-حميد(سيروس)خليل زاده. 1871-ليلا مقدس. 1872-محمدرضا صادقی. 1873-سپيده مجيديان. 1874-زهره حبيب محمدي. 1875-منصوره باقری. 1876-افسانه فلاح. 1877-بهرام جعفری. 1878-احمدرضا قربانی. 1879-عباس سنگ سیاهی. 1880-رضاغضنفری. 1881-فاطمه رستمی. 1882-محمدرضا رستمی. 1883-بتول ناظم زاده. 1884-مجید ایازی فر. 1885-مظفر کاشفی. 1886-پروین امیریان. 1887-ابوالقاسم لشکری. 1888-آیتین حسینی. 1889-عطيه شريعت زاده. 1890-توفیق بدریان. 1891-سحر ربیعی. 1892-آرش نصیری اقبالی. 1893-فرید اشکان. 1894-شعله اتش. 1895-محمد یگانه. 1896-داریوش ترکاسوند. 1897-حسین فرهمند. 1898-ناصر شجاعی. 1899-ربابه رفاه صوفی. 1900-حیدرعلی بنائیان جهرمی. 1901-محمد شیورانی. 1902-عبدالله جان‌بخش. 1903-سهند حسینی. 1904-سید رحمان علوینژاد. 1905-امیره حسینی. 1906-منصوره فرح زادی. 1907-ماندانا بال افکن. 1908-عنایت اله وثوقی. 1909-ندا بال افکن. 1910-طوبی مشک. 1911-مهدی توپچی. 1912-گل تاج آروین. 1913-ٱوات رضوی. 1914-مزدک آرتا. 1915-بهاردانشور. 1916-امیرجواهری لنگرودی. 1917-فرنوش سرتنگستاني. 1918-سیما تقی زاده. 1919-پروین محمدی. 1920-شاپور احسانی راد. 1921-ربابه تقی زاده. 1922-لیلا زارعی. 1923-آذر زارعی. 1924-سارا میرزایی. 1925-محمد میرزایی. 1926-محمود بهرامی. 1927-پوریا صالحی. 1928-سکینه نبوی. 1929-سیما میرزایی. 1930-کبری میرزایی. 1931-موسی وکیل. 1932-ابوبکرشاهدی. 1933-مسعودوکیل. 1934-پوریا علامه. 1935-عمرعلیزاده. 1936-روناک نادری. 1937-کیانوش نوری. 1938-سوژین ابراهیم زاده. 1939-زانارحمتی. 1940-هانارحمتی. 1941-دیاکو بوکانی.1942-پیمان منصوری.1943-سیروان فتاحی ارومیه. 1944-زانیار شریفی ماکوئی.1945-عمرسلماسی.1946-روژان ندیمی ارومیه. 1947-اسماعیل کرد میاندواب.1948-هاوری محمدی سقز.1949-غلامرضا قدیری.1950-محمدحسین قدیری.1951-نیشتمان کرمانشاهی.1952-مریم قدیری.1953-سوران موکری.1954-فاطمه نبیلی.1955-شوان فیض الهی. 1956-فرهاد شیخی.1957-عباس مریوانی.1958-شاهوابن علی.1959-پریسا آقایی.1960-رضا خلیلی.1961-کوروش ابوبکری.1962-پریساآقایی.1963-ایران کردستانی.1964-نسرین قطبی .1965-دانارحیمی بوکانی.1966-قوچعلی فرضی بنابی.1967-هاوژین مریوانی.1968-شه بخش کدخدائی.1969-سایداابراهیمی بوکانی.1970-احمد بیگزاده.1971-رضابخش فخیمی. 1972-علیقلی مراغه ای.1973-حسینعلی شربیانی.1974-ام البنین حضرتی. 1975-هیرو مهابادی. 1976-تافگه نستانی. 1977-شوان پیروتی. 1978-پرنگ محمدزاده. 1979-عثمان زرگران. 1980-ودود احمدی شبستر. 1981-قاسمعلی رنجبران اسکویی. 1982-کومار سرلک. 1983-شوان آرشها. 1984-نازنین سلیمانی. 1985-زری قادری ملکان. 1986-سکینه درافشان عجبشیر.1987-هیدی بربست. 1988-عثمان شاه نظری. 1989-چنورمحمدی.1990-هیمن سعدایی.1991-شپول فرامرزی.1992-احمد سنندجی.1993-فرهاد احمدی ثانی.1994-مرسده کریمی بوکانی.1995-زانیار درفشی.1996-سامیار حسینی.1997-مریم اختر. 1998-زهرا اذرگشب.1999-شاهین همتی.2000-صالح نیک‌ زاده.
🔸شما هم با ما همراه شوید.
لینک امضای فرم نگار:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdx0sg3d5zDpqkN9_rkHgTEpqtfWJYpec6w6HevfYP37c-oRQ/viewform?usp=pp_url